سلام زندگی

سلام زندگی


صبح هدیه ای زیباست ازسوی خدا
سوای همه هدیه هایش.پاک پاک پاک،
چشم الوده ای در آن باز نشده.
هنوز زبانی فرصت دروغ وغیبت نیافته است.
سکوت وتقدسش دست نخورده است.
دل شکنان خوابند وتنها دلشکستگان
امیدواربر سر سجاده صبح با صاحب بی همتای صبح به رازگویی نشسته اند
،صبح را دوست میدارم آنرا ارج مینهم وهمچون قطره ای زلال آن را مینوشم تا ازشهدش جانی دوباره بگیرم دلتان به پاکی صبح.
خوشه های افکار بلندتان سبز و ریشه پاکتان پایدارباد

سلام صبح شما بخیر
"بارش بوسه های خداوند پای تمام آرزوهای قشنگتون

































درختان را دوست دارم،
چه عاشقانه گذر فصلهای زندگی را،
بر خود پذیرا میشوند ...
هر فصلی زیبایی خود را دارد،
و ما چه مصمم در نپذیرفتن فصلهای زندگی خویش هستیم ...!
هرگز هیچ روز زندگیت را سرزنش نکن !
روز خوب به تو شادی میدهد،
روز بد به تو تجربه،
و بدترین روز به تو درس میدهد ...!
فصلها برای درختان هر سال تکرار میشود،
اما فصلهای زندگی انسان تکرار شدنی نیست ...
تولد ... کودکی ... جوانی... پیری و دیگر هیچ ...
تنها زمانی صبور خواهی شد که صبر را یک قدرت بدانی نه یک ضعف!
آنچه ویرانمان میکند، روزگار نیست،
حوصله کوچک و آرزوهای بزرگ است ...!










هر روز در دعاهای منی

راستی نمازت را شکسته بخوان

تو دیگر مسافر رویاهای من شده ای ............. این روزها !











اسفند عجیب است...
نمیدانی تمام شدی یا آغاز می شوی
به روزهایی که رفت فکر کنی
یا به روزهایی که می آید
دلت بگیرد از تمام اشک ها و لبخندهایی که گذشت
یا ذوقی باشد به امید روزهای پیش رو
به کسانی که دیگر نیستند
یا به کسانی که می آیند...

اسفند نگاه توست نگاهی به روبرو یا پشت سر,
اسفند همان انتخابیست که تو را نمایان می کند.






عجب مناجات قشنگیه ؛

بارالها…
از کوی تو بیرون نشود
پای خیالم
نکند فرق به حالم ....
چه برانی،
چه بخوانی…
چه به اوجم برسانی
چه به خاکم بکشانی…
نه من آنم که برنجم
نه تو آنی که برانی..
نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی
در اگر باز نگردد…
نروم باز به جایی
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی
کس به غیر از تو نخواهم
چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی














آسمان را دیدم
و آموختم که ابری شوم، بگریم و بعد ، آبی شوم
صافِ صاف ، سبکِ سبک
پرنده را دیدم
و آموختم در آسمان آبی که هیچ وقت انتهایش را ندیده ام به پرواز درآیم
برگ را دیدم
یاد گرفتم سبز باشم ، سبزِسبز ، با طراوت و شاد
و هر وقت خزان زردم کرد ، بدانم که دوباره خواهم رویید
باران را دیدم
و آموختم که پاک باشم ، پاک و بی ریا
خورشید را دیدم
و دریافتم که غروب هم زیباست و از پس هر غروب طلوعی هست

♥♥♥♥ ......... آفتاب زندگی تون همیشه تابان باد ...........♥♥♥♥




























شکوفه های زندگی تون ..........همیشه شاداب
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
من و بهار این روزها مدام با هم در حال گفتگو هستیم :
من به او می گویم بهار !
راستی این همه زیبایی چرا همراه این همه دلتنگی است ؟
او می گوید من فرصت عاشقی هستم مرا می شناسی ؟ ...
من می پرسم دلم می گیرد
بهار ... می گوید
من شراب مدام هستم مرا نوش کن ....





















ﺧﻮب اﺳﺖ آدﻣﯽ ﺟﻮری زﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ آﻣﺪﻧﺶ ﭼﯿﺰی ﺑﻪ اﯾﻦ دﻧﯿﺎ اﺿﺎﻓﻪ ﮐﻨﺪ ! و رﻓﺘﻨﺶ

ﭼﯿﺰی از آن ﮐﻢ . . .

ﺣﻀﻮر آدﻣﯽ ﺑﺎﯾﺪ وزﻧﯽ در اﯾﻦ دﻧﯿﺎ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﺟﺎی ﭘﺎﯾﺶ در اﯾﻦ دﻧﯿﺎ ﺑﻤﺎﻧﺪ ...

آدم ﺧﻮب اﺳﺖ ﮐﻪ آدم ﺑﻤﺎﻧﺪ و آدم ...













هر مردی احتیاج به چهار زن دارد

تعجب نکنید
اولین زن مادر اوست
زنی که با مهربانی او را بزرگ می‌کند و به او راه رفتن را یاد می‌دهد
با عشق به او حرف زدن و راه درست زندگی را نشان می‌دهد

زن دوم خواهر اوست
که با او غیرت را یاد می‌گیرد و هم‌بازی شدن را

زن سوم همسر اوست
کسی که عشق را با او تجربه می‌کند همراه شدن و یکی شدن

اما آخرین زن و از همه مهم‌تر دختر اوست
که دنیا را با او تجربه می‌کند




















تقدیم به همسر عزیز و بی همتایم ..............زهرای عزیزتر از جانم

  زهرای عزیزتر از جانم
به شکرانه بودنت
زمین را ازگلهای رنگارنگ پر
نگاه زیبایت را ازبوسه های عاشقانه ام سرشار
و ملکوت را از عطر دعاهای شاکرانه ام لبریز می کنم
چنان طراوتی داری که تمام شعرم را پربار کرده ای
دوست داشتنت مرزی نخواهد داشت عزیزم





















" لذّت دنیا،
داشتنِ کسی ست که دوست داشتن را بلد است؛
به همین سادگی ..! ""
این روزها گفتن دوستت دارم!
آنقدر ساده است که میشود آنرا از هر رهگذری شنید!
اما فهمش...
یکی از سخت ترین کارهای دنیاست سخت است
اما زیبا!
زیباست برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی تا بفهمی و بفهمانی...
هر دوره گردی "لیلی" نیست...
هررهگذری"مجنون"...
و تو شریک زندگی هر کس نخواهی شد!
تا بفهمی و بفهمانی...
اگر کسی آمد و هم نشینت شد
در چشمانش باید رد آسمان،
رد خدا باشد
و باید برایش از"من" گذشت
تا به "ما" رسید......
























صبح ها
ملودی لبخند
از لحظه ها
می بارد
لباس آرامش بپوش
چترِ فلسفه را دور بیانداز
و در وسطِ باغچه
بین پیچک ها
دست هایت را باز کن
چشم هایت را ببند
و رو به آسمان
صد بغل حسِ ناب زنده بودن را
نفس بکش
زندگی








یک جمله زیبا از حضرت علی(ع)

نه سفیدی بیانگرزیبایی است.. ونه سیاهی نشانه زشتی.. کفن سفید اما ترساننده است..وکعبه سیاه اما محبوب و دوست داشنتی است.. انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.... قبل ازاینکه سرت را بالا ببری و نداشته هات رابه پیش خدا گلایه کنی.. نظری به پایین بینداز و داشته هات را شاکر باش ، انسان بزرگ نمیشود ، جز به وسیله ی فکرش، شریف نمیشود، جز به واسطه ی رفتارش، و قابل احترام نمیگردد ، جز به سبب اعمال نیکش...... تقدیم به کسانی که شایسته ی احترامند....
%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%




ﺍﺣﻤﺪ ﺷﺎﻣﻠﻮ :
ﺳﺮ ﺑﺮ ﺷﺎﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﮕﺬﺍﺭ
ﺗﺎ ﻗﺼﻪ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ ﭼﻨﺎﻥ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ،
ﮐﻪ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺩﻭﺯﺥ ﺑﺘﺮﺳﯽ
ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﻪ ﺭﻗﺺ ﺩﺭﺁﯾﯽ ،
ﻗﺼﻪ ﻋﺸﻖ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻣﺎﺳﺖ ،
ﺍﮔﺮ ﮐﺴﯽ ﺍﺣﺴﺎﺳﺖ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ؛
ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺑﺰﻥ ؛
ﻓﻬﻤﯿﺪﻥ ﺍﺣﺴــﺎﺱ
ﮐﺎﺭ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ...




ادب مثل عطر می مونه ........

ما برای خودمون استفاده میکنیم ..

اما دیگرا ن هم از آن لذت میبرند ..... درود به ادب والای دوستانم










ﺗﻮﮐﻞ ﭼﻪ ﮐﻠﻤﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺳﺖ " ﺗﻮ " ﻭ "ﮐﻞ ..."
ﻭﻗﺘﯽ " ﺗﻮ " ، "ﮐﻞ " ﺭﺍ ﺩﺍﺭﯼ ..
ﺑﻪ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯽ؟؟
ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﭼﻪ ﻫﺴﺘﯽ ؟؟
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﮐﻞْ ، ﻫﺴﺘﯽ ..
ﺑﺎ ﮐﻞ ﺩﻧﯿﺎ ..
ﺑﺎ ﮐﻞ ﺟﻬﺎﻥ ﻫﺴﺘﯽ ..
ﺩﻟﺖ ﻗﺮﺹ ﺑﺎﺷﺪ ..
ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ "ﺗﻮﮐﻞ ..."
ﺗﻮﮐﻞ ﯾﻌﻨﯽ : ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﻴﺮﺩ .
ﺗﻨﻬﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺭﻗﻢ ﻣﯿﺰﻧﺪ .
ﻓﻘﻂ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﻭ ﺁ ﺭﺯﻭ ﮐﻨﯿﻢ، ﺍﻣﺎ ﭘﯿﺸﺎﭘﯿﺶ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﻭﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﮐﻪ
ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﻳﻤﺎﻥ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﺮﻭ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﺍﻧﺪ .
ﭘﯿﺸﺎ ﭘﯿﺶ ﺷﺎﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮ ﮔﺰﺍﺭ ...
ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﺪﺭ ﺭﻭﯾﺎﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺑﻠﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻭﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﻣﺎ
ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎﺳﺖ، ﮐﻪ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ ..


ﭼﻪ ﺍﻳﺪﻩ ﺑﺪﻱ ﺑﻮﺩﻩ، ﺩﺍﻳﺮﻩ ﺍﻱ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺳﺎﻋﺖ!
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻴﮑﻨﻲ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻓﺮﺻﺖ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻫﺴﺖ...
اما ﺳﺎﻋﺖ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ؛ ﺯﻣﺎﻥ ﺩﻭﺭ ﻳﮏ ﺩﺍﻳﺮﻩ ﻧﻤﻲ ﭼﺮﺧﺪ!
ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺧﻄﻲ ﻣﺴﺘﻘﻴﻢ ﻣﻲ ﺩﻭﺩ
ﻭ ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ،
ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ،
ﻫﻴﭽﮕﺎﻩ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻴﮕﺮﺩﺩ...
ﺍﻳﺪﻩ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺩﺍﻳﺮﻩ، ﺍﻳﺪﻩ ﺟﺎﺩﻭﮔﺮﻱ ﻓﺮﻳﺒﮑﺎﺭ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ!
ﺳﺎﻋﺖ ﺧﻮﺏ، ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﻲ ﺍﺳﺖ!
ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻳﺎﺩﺁﻭﺭﻱ ﻣﻴﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﻱ ﮐﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﻲ ﮔﺮﺩﺩ.....


در برگ برگ دفتر زندگی ام

تنها نام تو حک شده

و من در تنهایی خود

میشمارم برگهای دفتر زندگی ام را

پروردگارا!

با اولین قدم هایم ، بر جاده های صبح، نامت را عاشقانه زمزمه می کنم.... کوله بار تمنایم خالی است و موج سخاوت تو، همچنان جاری.... نمی ایستم از حرکت تا باران مهربانی ات نایستد....
سپاس و ستایش از آن توست که با چنگ خورشید در پرده ی شب زده ای و صبح را چون جلوه ی جبروت خویش بر عالم گسترده ای.....